اختلافات گلدكوئيستي، انگيزه آدم ربايي سه ميليارد توماني

راز يك آدم ربايي پيچيده كه در شيراز به وقوع پيوسته بود در عمليات مشترك پليس اين شهر و تهران فاش شد. در اين گروگانگيري كه از اختلافات مالي نشأت گرفته بود متهمان علاوه بر مطالبه پول خواستار مبادله گروگان با مردي ديگر شده بودند.

باج خواهي

روزهاي پاياني آبان ماه زني به پليس آگاهي شيراز رفت و از ماموران براي پيدا كردن شوهرش كمك خواست. همسر اين زن به نام خداداد براي انجام خريد روزانه از خانه خارج و مفقود شده بود. چند روز بعد پيش از اينكه تيم تجسس بتواند كاري را از پيش ببرد فرد ناشناسي با همسر خداداد تماس گرفت و با اين ادعا كه شوهرش نزد او است از اين زن براي آزادي مرد جوان باجي سه ميليارد توماني خواست. همسر خداداد نيز بلافاصله كارآگاهان را در جريان واقعه قرار داد به اين ترتيب تحقيقات وارد مرحله تازه يي شد و افسران پليس براي رديابي آدم ربايان وارد عمل شدند اما در مرحله نخست هيچ سرنخي از متهمان به دست نيامد تا اينكه مرد گروگانگير در تماسي مجدد خواسته اش را افزايش داد. او اين بار فقط به سه ميليارد تومان رضايت نداد و گفت علاوه بر اين پول بايد دايي خداداد نيز به آنها تحويل داده شود. اين نخستين بار بود كه اعضاي يك باند آدم ربايي قصد داشتند گروگان خود را با فردي ديگر معاوضه كنند. طرح چنين خواسته يي از سوي متهمان ناشناس پليس را به اين نتيجه رساند كه آنها از پيش دايي خداداد را مي شناختند و هدف اصلي آنها از دست زدن به چنين جرمي انتقام گيري است. در حالي كه تمام اقدامات اوليه براي رديابي مخفيگاه باجگيران صورت گرفته بود همسر خداداد تحت تاثير تهديدهاي متهمان تصميم گرفت خودش براي نجات شوهرش دست به كار شود، براي همين به مذاكره با گروگانگيران ادامه داد و توانست مبلغ باج را به يك ميليارد تومان كاهش دهد اما باز هم چنين پولي در اختيار نداشت به همين سبب چند ميليون توماني را كه توانسته بود تهيه كند به متهمان تحويل داد ولي باز هم از همسرش خبري نشد و آدم ربايان او را همچنان در اسارت نگه داشته بودند.

ملاقات در تهران

زن جوان كه در مخمصه گرفتار شده بود و جان شوهرش را در خطر مي ديد بار ديگر نزد ماموران رفت و با توضيح دادن اينكه يك بار با آدم ربايان مذاكره و به آنان مبلغي را پرداخت كرده است از آنها تقاضاي كمك كرد. در اين مرحله بهترين راه براي رسيدن به گروگانگيران تعيين يك قرار ملاقات ديگر بود. كارآگاهان كه تلفن زن جوان را تحت كنترل درآورده بودند از وي خواستند در تماس بعدي با خواسته باجگيران موافقت كند و با آنها قرار بگذارد. در حالي كه در جريان رديابي هاي تلفني مشخص شده بود متهمان به تهران گريخته اند سرانجام آدم ربايان اعلام كردند حاضرند با دريافت 30 ميليون تومان به اين ماجرا پايان بدهند. طبق دستور آنها همسر خداداد بايد راهي تهران مي شد و در پايانه تهرانپارس پول را به متهمان تحويل مي داد. بعد از مشخص شدن محل ملاقات كارآگاهان شيرازي با اخذ نيابت قضايي راهي پايتخت شدند و با همكاري همكاران شان در تهران محل قرار را تحت پوشش نامحسوس قرار دادند. همه چيز آماده شده بود تا به محض اينكه متهمان خودشان را نشان دادند بازداشت شوند اما آنها كه مي دانستند به احتمال زياد محل ملاقات در محاصره پليس است از ترفندي ديگر استفاده كرده و خود خداداد را مامور كردند تا ساك حاوي اسكناس ها را از همسرش تحويل بگيرد و به آنان بدهد. زماني كه مرد جوان به طرف همسرش رفت ماموران كه هويت او را نمي دانستند با اين تصور كه وي يكي از آدم ربايان است بلافاصله او را بازداشت كردند. در اين اثنا متهمان كه از دور نظاره گر اين صحنه بودند پا به فرار گذاشتند. اگر چه كارآگاهان در اين عمليات دچار اشتباه شده بودند، اما خداداد توانسته بود بعد از 47 روز خودش را از اسارات آزاد كند. او به پليس آگاهي رفت تا درباره متهمان صحبت كند و به پليس در دستگيري آنها كمك كند. اين مرد گفت؛ «تا آنجايي كه من از حرف هاي آدم ربايان متوجه شدم آنها با دايي من اختلاف مالي دارند، ظاهراً دايي ام از سرشاخه هاي شركت هرمي گلدكوئيست بود كه با وعده سود هنگفت اين افراد را وارد شركت كرده و از آنها پول گرفته بود، اما آنها نتوانستند در اين زمينه موفق شوند و سرمايه شان را از دست دادند. در اين بين دايي من راهي يكي از كشورهاي عربي شد و متهمان كه پول خود را از دست رفته مي ديدند مرا ربودند تا هم سرمايه شان را دوباره به دست بياورند و هم از دايي ام انتقام بگيرند.» بنا بر اين گزارش اكنون با روشن شدن انگيزه اين آدم ربايي مرموز تحقيقات براي دستگيري متهمان ادامه دارد.